یادداشت‌ها ۲۷ آبان ۱۴۰۳ - 2 هفته پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0

زخمی بر قامت اعتماد

بیرجند- چند روز پيش وقتی همسرم از خانه بيرون رفت، ديدم گوشی‌اش را جا گذاشته و من هم كه اخيراً رفتارهای مشكوكی از او ديده بودم، وسوسه شدم گوشی را چک كنم، كه متاسفانه... !

زخمی بر قامت اعتماد

به گزارش نگاه خراسان جنوبی، خانم حدوداً ۴۰ ساله در حالی كه آزرده خاطر به نظر می‌رسيد و سعی می‌کرد به خودش مسلط باشد، به شعبه اجتماعی كلانتری مراجعه کرده و به مشاور و مددكار اجتماعی گفت: ۲۳ سال شده با همسرم زندگی مشترک داريم و حاصل اين ازدواج سه فرزند است كه يک دخترو دو پسر هستند. دختر بزرگم ازدواج كرده، پسر اولم امسال ديپلم می گيرد و پسر كوچكم كلاس چهارم است.

در اين سال‌ها با شوهرم زندگی خوب و آرامی داشتيم و غير از مشكلات و مسائل معمول زندگی، تنها مورد خاصی كه پيش آمد، اين بود كه يكی دوبار متوجه شدم همسرم در فضای مجازی با بعضی خانم‌ها به صورت پيامكی ارتباط برقرار می‌کرد. وقتی اعتراض می‌كردم، اول انكار می‌كرد ولي بعد انگار احساس پشيمانی داشت و خيلی معذرت‌خواهی می كرد و می گفت: ديگر اين كارها را نمی كنم و ارتباطم فقط در حد همين چند پيام بوده است. من هم به خاطر فرزندانم و اين كه زندگی‌ام را دوست داشتم خيلي پيگير نمی شدم. گذشت می‌كردم و نمی گذاشتم فرزندانم از اين موضوع چيزي بفهمند چون واقعاً نمی خواستم احترام و اعتمادی كه بين همسر و فرزندانم وجود داشت از بين برود.

چند روز پيش وقتی همسرم از خانه بيرون رفت ديدم گوشی اش را جا گذاشته و من هم چون مدتی بود رفتارهاب مشكوک از او می ديدم، وسوسه شدم گوشی را چک كنم كه متاسفانه با حجم زيادی پيام كه نشان از برقراری رابطه‌ای چند ماهه بين همسرم و خانم ديگری بود رو به رو شدم. خيلی به هم ريختم چون با وجود داشتن مشغله سه فرزند، تمام تلاشم در طول سال های زندگی اين بود كه چيزی برای همسرم كم نگذارم.

آن لحظه ناخودآگاه تمام كم وكاستی‌ها وگذشت هايی كه در زندگی داشتم جلوی چشمم آمد و فقط اشک ريختم. وقتی همسرم به خانه برگشت نتوانستم خودم را كنترل كنم و همه چيز را گفت. او شوكه شده بود، فقط نگاه می‌كرد و سكوت كرده بود. وقتی حرف ها و عصبانيت من كم شد همسرم شروع كرد به صحبت و گفت: قبول دارم. واقعاً شرمنده ام. درست است من قبلا با او ارتباط داشته ام ولی مدتی شده واقعا خسته شده‌ام و می خواستم ارتباط را قطع كنم و اصلاً دوست نداشتم ادامه بدهم ولی اين خانم خودش خيلی پيگير است و مدام پيام می‌دهد و دست‌بردار نيست.

بعد از صحبت های شوهرم، دوباره پيام‌ها را بررسی كردم و با توجه به صحبت‌های رد و بدل شده بين آنها به نظرم رسيد كه شوهرم واقعاً قصد داشته به اين رابطه پايان دهد. به هر حال با خانم تماس گرفتم و گفتم چرا دست از سرزندگی من بر نمی داری كه متاسفانه شروع به توهين و فحاشی كرد و وقتی گفتم از تو شكايت می‌کنم، گفت: هرغلطی می خواهی بكن… !

با توجه به اهميت موضوع، از طرف مشاور كلانتری با خانم مورد نظرتماس حاصل شد كه متاسفانه برخوردی زننده داشت، شايد باور نكرده بود كه واقعاً از كلانتری با او تماس گرفته شده است. لذا پس از ثبت شكايت، خانم مذكور به كلانتری احضار و در خصوص عواقب شرعی و قانوني مراوده نامشروع به ويژه با فرد متاهل هشدارهای لازم به وی داده شد.

همچنين شوهر شاكی به كلانتری دعوت و ضمن توجيه، از طرفين تعهد كتبی مبنی بر قطع كامل هر نوع رابطه اخذ گرديد.

خانم شاكی هم با توجه به عذر خواهی مكرر و اظهار پشيمانی شديد همسرش، از شكايت خود صرف نظر کرده و به زندگی مشترک بازگشت .

پيام آموزشی: ممكن است افراد در زندگی دچار لغزش و خطا شوند، اما چگونگک مواجهه اطرافيان با فرد خطاكار و موضعی كه خودش در مورد واكنش اطرافيان به موضوع اتخاذ می‌كند، نقش بسيار مهمی در پايان خوب يا بد ماجرا دارد.

برای مثال اگر در همين داستان پس از آشكار شدن خطای مرد، او به گناه خود معترف نمی شد و از همسرش عذر‌خواهي نمی كرد و يا خانم صبر لازم را نداشت و عجولانه تصميم می گرفت، شايد امروز اعضای اين خانواده نه تنها ديگر زير يک سقف نبودند بلكه هر يک با بحران‌های جدی روحی رو به رو می‌شدند.

پرونده واقعی با همكاری معاونت فرهنگی و اجتماعی فرماندهی انتظامی خراسان جنوبی

بانک صادرات بانک سپه بانک ملی

منبع خبر: نگاه خراسان جنوبی

نویسنده
بدون نویسنده
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی فحش و افترا به هیچ عنوان پذیرفته نمی‌شوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید، فینگلیش به هیچ عنوان پذیرفته نمی‌شود
  • موارد درگیری با کاربران در پاسخ به نظرات دیگر کاربران پذیرفته نمی‌شود.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *