مجری برنامه جهانآرای شبکه افق، توییت کرده است که:« کسانی که میگفتند #شبکه_افق بیننده ندارد پاسخ دهند چرا دو هفته است همه دارند درباره این شبکه حرف میزنند؟ کدام «برنامه سیاسی» صداوسیما تاکنون این حجم از حمایتهای مردمی را داشته؟ هشتگ #جهان_آرا ۲۴ ساعت است که ترند اول توییتر فارسی است. کاش مسئولین قدر این سرمایه اجتماعی را بدانند.»
مجری جوان شبکه افق یک اشتباه محاسباتی دارد و آنهم این است که خیلی از مردم برنامههای شبکه افق را نه در تلویزیون بلکه در شبکههای اجتماعی میبییند.
شبکه افق که میشود گفت رسانه تصویری اصولگرایان آنهم اصولگرایان تندرو در تلویزیون است، دستان بازی در انتقاد از دولت و مجلس دارد. تقریبا مجریان و مهمانهای این شبکه هرچه دل تنگشان میخواهد به اصلاحطلبان میگویند، به خاطر همین حرفهایشان در شبکههای اجتماعی از جمله توییتر، اینستاگرام و تلگرام دیده میشود. اگر حرفهایی که در شبکه افق زده میشود در شبکههای استانی هم زده میشد در شبکههای اجتماعی مورد توجه قرار میگرفت.
ماجرای تلویزیون کیش که یادتان هست؟ پخش فیلمی از« جکی چان» در شبکه کیش آنهم بدون سانسور، حسابی سر وصدا کرد. فکر میکنید همه مردم این فیلم را از شبکه کیش دیدند؟ نه، شبکههای اجتماعی این سوتی تلویزیون را دست به دست کردند.
نمونه بارز و دیگر این مسئله حرفهای زینب ابوطالبی است. مجری که به آنهایی که مثل او فکر نمیکنند گفته بود میتوانند از ایران بروند. واقعا دستاندرکاران شبکه افق فکر میکنند مردم این حرفها را از تلویزیون شنیدند؟
باور کنید اگر کلیپ یک دقیقهای حرفهای او در شبکههای اجتماعی پخش نمیشد، خیلیهای متوجه حرفهای تلخ این خانم مجری یا مهمانهای برنامه جهان آرا نمیشدند.
سرمایه اجتماعی که مجری برنامه جهان آرا به آن اشاره میکند، «نود» بود. برنامهای که مردم تا پاسی از شب بیدار میماندند تا آن را ببیند و فردا در موردش حرف بزنند. سرمایه اجتماعی یعنی پیامکهای میلیونی که به این برنامه میآمد. نود برنامهای بود که حتی مخالفین را هم وادار به دیدن تلویزیون جمهوری اسلامی میکرد.
کاش مسؤولین قدر این سرمایه اجتماعی را میدانستند که ندانستند.
شبکه افق مدیون شبکههای اجتماعی است. شبکههای اجتماعی که مجریان و مهمانهای این برنامه بارها و بارها خواستار فیلتر شدن آن هستند.
تلویزیون با سیلی از نیروی انسانی و امکانات بازی را به راحتی و به آسانی به رقبای خود واگذار کرده است. رقبایی که شاید تنها یک اینترنت پرسرعت دارند.
تلویزیونی که هنر مدیرانش سانسور است. هنر مدیرانش انداختن مردم به دامن سریالهای ترکی است. هنر مدیرانش نشان ندادن ساز موسیقی است. هنر مدیرانش قطع دست مجریها و بازیگران محبوب و معروف از صداوسیماست. هنر مدیرانش ساختن برنامههای غیرجذاب و پخش آن در بهترین ساعتهای زندگی مردم است.
نمیدانم مدیران ارشد صداوسیما کی میخواهند بفهمند که این سازمان تبدیل به یک نهاد ناکارآمد شده است. در دنیایی که همه در حال تغییر هستند چرا این صداوسیما تغییر نمیکند.
مصطفی داننده