تصور کنید که یک جسم سنگین روی سرتان وجود دارد که هر چه فشار وارد میکنید نمیتوانید آن را از خود دور کنید. افسرگی هم چنین حسی را به شما وارد میکند.
همه چیز برایتان بی اهمیت است. هدفی در زندگی ندارید. امید و عقیده ای ندارید و زندگی کاملا بر عکس فیلمها میباشد.
ممکن است هر کسی از بیرون شما را ببند فکر کند فقط آدم خستهای هستید که سخت کار میکند و فقط باید کار خود را برای مدتی رها کنید و به استراحت و مسافرت بپردازید.
ممکن است که وقتی با فردی روبرو میشوید لبخند بزنید و طوری وانمود کنید که همه چیز خوب است و مشکلی وجود ندارد و سعی میکنی همه چیز را از دیگران پنهان کنید و تنها باشید. شما هرگز نمیدانید که اشکالی در کار هست و شما فرد سالمی نیستید.
افسردگی ظاهری فریبنده دارد و فکر میکنید هیچ مشکلی وجود ندارد و شما فقط کمی تنبل هستید. این افسردگی کمک رشد میکند و به جایی میرسد که دیگر هیچ راهی ندارید.
گاهی اوقات میتوان با انجام کارهایی از پیشرفت افسردگی جلو گیری کرد. افسرگی را نمیتوان به طور کامل از بین برد ولی میتوان با انجام یک سری از کارها تسکین پیدا کرد.
همه افراد کمتر از خود انتقاد می کنند ولی فردی که افسرده هست در مورد خودش بسیار بدبین میشود مثلا میگوید من نمیتوانم این کار را انجام دهم و یا من خوب نیستم .
کارهای روزمرهای هستند که برای ما عادت شدهاند و بدون اینکه در موردشان فکر کنیم آنها را انجام میدهیم ولی زمانیکه این کارها برایمان بی معنی شود و انجام دادن آنها سخت شود دچار بیماری افسردگی هستیم.
در این هنگام ظرفها در ظرف شویی جمع میشوند تا جاییکه فرد مجبور میشود غذا از بیرون سفارش دهد تا نیازی به شستن ظرفها نباشد. گاهی اوقات حتی زحمت این کار را هم نمیکشد وفقط یک تکه پنیر میخورد. چه کسی دوست دارد که یک کوه ظرف در سینک خود داشته باشد .
رعایت بهداشت به نظر ساده میآید، ولی افرادی که افسرده هستند مراقبت کردن از خود و چیزهای دیگر را یک کار بیهوده میدانند حتی لباس تمیز هم نمیپوشند.
فرد افسرده ممکن است حتی داروهای ضد افسردگی را از طریق پست تحویل بگیرد. حتی رساندن خود به ماشین برای تهیه دارو یک کار بسیار سختی باشد. حوصله رفتن به فروشگاه و یا صحبت کردن با دیگران را نداشته باشد هرچند که میداند به این چیزها نیاز دارد.
ممکن است دیدن این جمله خندهتان بگیرد. یکی از راههایی که می وان گفت فردی دچار بیماری افسردگی است اگر حیوان خانگی داشته باشد نمیتواند به آنها رسیدگی کند و به این علت هر روز احساس گناه میکند و این یک نشانه خوبی است.
بسیاری از افراد افسردگی را با عدم توانایی بیرون آمدن از رختخواب مرتبط میدانند. اما این بدان معنا نیست که کل زمان در خواب هستند، یا وقتی خواب می بینند، احساس استراحت می کنند. وقتی بخواهند بخوابند، نمیتوانند بخوابند، وقتی میخواهند بیدار بمانند نمیتوانند بیدار بمانند .
روابط افراد افسرده با دیگران کم و در نهایت متوقف میشود .
افراد افسرده بسیار حساس میشوند حتی صدای غذا خوردن و یا راه رفتن و نفس کشیدن افراد اذیت میشوند.
فردی که افسرده است نمی تواند کتاب بخواند و حتی فیلمها را نمیتواند کامل ببیند. حوصله دیدن چیزهای جالب را ندارد.